- ۰۰/۰۳/۲۶
- ۰ نظر
معرفی کتاب قصه گوی جنگل سیاه :
نویسنده : کریستین مککی هایدکر
مترجم : محمد عباسآبادی
نشر : پرتقال
تا حالا خودتون رو جای یک حیوون مثلا یک روباه قرار دادین؟
اگه به عنوان یک روباه گیر آدما بیفتین چیکار میکنین؟ اگه آدما شما رو بکشن و براتون تله بزارن چیکار میکنین؟ یا اگه پدرتون به خاطر ضعف هایی که دارین بخواد شما رو بکشه چیکار میکنین؟ یا اگه معلمتون بهتون حمله کنه؟
خب این کتاب ماجرای دو تا توله روباه به نام میا و یولی رو روایت میکنه یک روز معلم میا به خاطر بیماری که گرفته به میا و خواهر و برادر هاش حمله میکنه و اونا رو گاز میگیره و بیماری رو به اونا هم منتقل میکنه (تقریبا میشه گفت زامبی خودمون) ولی خوشبختانه میا جون سالم به در میبره و با مامانش فرار میکنن ولی طولی نمیکشه که میا دست یک آدم میافته که قصد کشتنش رو داره از اون طرف سر و کلهی پدر یولی که فکر میکرد مرده پیدا میشه و چون یولی سه پنجه داره میخواد از شرش خلاص شه ولی یولی فرار میکنه و میا رو پیدا میکنه و میا رو از دست آدما نجات میده ولی این دو توله روباه هنوز از اتفاقاتی که انتظارشون رو میکشن خبر ندارن...
صفحه به صفحه این کتاب شما رو جذب میکنه که ادامه داستان رو بخونین و پیشنهاد میکنم خوندن این کتاب رو به هیچ وجه از دست ندین و حتما برین سراغش و بخونینش.